یک قدم تا تو ...

۲۲ مطلب با موضوع «شعر نو» ثبت شده است

از سر حیال 5

شنبه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۴، ۰۱:۱۶ ب.ظ

باران دزد ِ قدم هایت بود

حالا هر وقت باران می بارد

تمام شهر بوی قدم هایت را می گیرد

و این یعنی : تو می آیی آن هم زیر باران



  • گوهر شاد

از سرخیال 4

پنجشنبه, ۸ بهمن ۱۳۹۴، ۱۰:۵۷ ب.ظ


وقتی که نباشی این دانه های برف است

که قهوه ام را شیرین و سرد می کند !

هر چند هیچ چیز حضورت را پر نخواهد کرد

و هیچ وقت جایت را نخواهند گرفت

  • گوهر شاد

ازسرخیال 3

پنجشنبه, ۸ بهمن ۱۳۹۴، ۰۷:۳۲ ب.ظ

گرمای دستانت یخ وجودم را

آب می کرد هر وقت که می گفتی

دستانم همیشه باشند مال تو


  • گوهر شاد

از سرخیال 2

دوشنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۴، ۰۵:۰۸ ب.ظ

دل نگرانی های دنیا مرا بس است

تو دیگر از من دل نبر که نگرانی هایم

صد چندان می شود .


  • گوهر شاد