پنجره
قطرات بارون
راستی
دوستت دارم را
هیچ وقت فراموش
نکن یار ِ مهربون
کرم
به تنهایی
عادت کرد
پروانه شد
درخت ِ خشکیده
هر بهار
ماه
خود را در آب دید
و باز
آب به خود بالید .