یک قدم تا تو ...

۲۳ مطلب با موضوع «دل نوشت» ثبت شده است

غروب روز عرفه اینگونه گذشت.

پنجشنبه, ۲ مهر ۱۳۹۴، ۰۵:۴۲ ب.ظ


وقتی روز های بزرگی هست برای آرام کردن ِ این دل های کوچک و پس زدن ِ ابر های سیاه آسمان ِ دلت و در این روز های بزرگ فقط و فقط خدا رو از خودش آرزو کنی و طلب ببخش ِ تو .
و وقتی به انتهای این روز و این دعا می رسی ناخواست ِ دلت می خواد این صفحه رو در قاب دوربین ات برای همیشه ثابت نگه داری تا تو هم مثل نورها خورشید بی وقفه دور اون یا اَرحَمَ الرَاحِمینَ خدابگردی .

  • گوهر شاد

خلاصه ی همه حرف هام

دوشنبه, ۳۰ شهریور ۱۳۹۴، ۱۰:۰۴ ب.ظ

 از هر دری که حرف بزنم .

 خلاصه ی تمام حرف هام ختم میشود به تو وقتی حضورت این روزها کم می شود .

 امّا تو هستی و این شاید من باشم که تو را نمی بینم .

 روزهای بی تو بودن و تو را حس نکردن برای من مثل تمام روزهای ابریست .

 امّا همین که لبخند می زنی اون روز هم میش ِ مثل تمام روز های آفتابی بهاری .

 

خدا یا همیشه این حضورت در زندگی من لازم است این لبخندت را از من نگیر.

 

  • گوهر شاد

گاهی هوای باران کن

جمعه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۴، ۰۸:۲۰ ب.ظ

گاهی بد نیست به سرت بزن ِ و دلت هوای باران را بکند که در طول این سال ها از ریزش ِاین

رحمت الهی به نسبت سال های که سن ِ ما به آن سال هاقد می دهد خیلی کم شده است .


و حیف نیست آن هم گه گاهی اگر باران به دلمان سرکی می کشد و چشمکی می زند با

رفتن زیر آن چتر سیاه روی از بوسیدن شانه ها و صورتمان آن هم توسط باران خود داری کنیم

بهتر نیست آن چتر را به کناری بیندازیم و دست ها را به اندازه عرض ِ روحمان باز کنیم و از باران

مثل یک مهمان دوست داشتنی استقبال کنیم  و ما هم متقابلا با بوسه های آبدار از او پذیرای.


امروز هوای شهر ما هم بارانی شد و هوا بد جور بوی تو را می داد .

  • گوهر شاد

حلقه ی اشک

جمعه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۴، ۱۰:۵۴ ق.ظ

دیروز اشک در چشم مانم حلقه  زد .

چون تو داشتی با قلبم بازی می کردی .


با هر چی دلت می خواد بازی کن امّا با قلب ِ کسی بازی نکن .

  • گوهر شاد