یک قدم تا تو ...

۲۳ مطلب با موضوع «دل نوشت» ثبت شده است

نوشتن از تو

دوشنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۴، ۱۲:۱۳ ب.ظ

چقدر نوشتن از تو کار سختی شده این روز ها برای من شاید اگر قرار بر این بود من از خودم

می نوشتم .

و از چیزهای که هیچ کدامشان رنگ و بویی از تو را برای من تداعی نمی کنند کار آسانی به نظر

می آمد امّا من و تو قرارمان این نبود .

قرارمان این بود از هم بنویسیم از تمام خوبی هایی که چون نقل در دهانمان آب می شود و شیرین

لبخند را بر لبمان چه من و چه تو می نشاند.

نوشتن از تو کار بسیار سختی است حداقل برای منی که هنوز بویی از تو نگرفت ِ ام .

  • گوهر شاد

به وقت ِ باران

يكشنبه, ۱۰ آبان ۱۳۹۴، ۰۲:۱۵ ب.ظ

هر وقت دل ِ آسمون میگیره انگاره دل ِ خدا میگیره وقتی‌ دل ِ خدا بگیره انگاه دل ِ بندگانش هم

می گیره و از آسمون بارون و از چش ِ بندگانش اشک جاری میش ِ .

میدونی تشابه بارون اشک چیی‌میتون ِ باش ِ  اینکه هر دو تاشون شور مزه اند .

  • گوهر شاد

قلبم خسته است

سه شنبه, ۱۴ مهر ۱۳۹۴، ۰۶:۲۱ ب.ظ

گاهی اوقات یک زمان های توی زندگی هر کسی میتون ِ باش ِ که بر اثر بعضی‌حوادث ها تلخ یا

شاید هم بر اثر بعضی از بی مهری ها و بی موالاتی ها اینقدر این بار روی دوش ِ قلبت سنگینی

می کن ِ که این خستگی و فشار مثل ِ‌یک گربه ی وحشی‌چنگ می‌زن ِ روی دیوارهای دلت و

همین روز هاست که تو رو از پا در بیاره .

این سنگینی تا جای پیش می ره که باعث فوران شدن و ترکیدن بغضت میشه و کمی از بار

غمت از روی دوش قلبت کاست ِ میشه ولی تمام نمیشه .


کاش ذهن هایمان همچون صفحه ی کیبورد دکمه ی دلیت داشت تا تمام این غم های‌ روی

ذهن و روحم رو به یک چشم بر هم زدنی پاک می کردم .

شما راهنماییم کنید که چکار کنم در این مورد ؟!

  • گوهر شاد

این حوادث هیچ وقت نمی شود حوادث ِ کوفه

يكشنبه, ۱۲ مهر ۱۳۹۴، ۱۱:۰۹ ب.ظ
چه تلخ شد عید قربان ِ ما امسال
دیگر نبود هوای شادی و لبخند بر لب ِ ما
چه خبر تلخی رسید به گوشمان آن روز
که در آورد گریه ی همه را در سراسر ایران

در این یک هفته ایی که گذشت
بغض های همه  چه راحت شکست
شکست مثل ِ شیشه این بغض ها
امّا جاری شد به جای اشک،خون از این چشم ها

آل ِ سعود لعنت ِ خدا بر تو باد این روز ها
و تو خندید ی به حال و هوای غم زده ِ ما
نکردی حتی یک عذر خواهی از جهان ِ اسلام
و دل ها همه خون شد از این رفتارت ای آل سفاک

به خیالت 465 ایرانی را کُشتی و خندیدی
نگفتی که همه این ها برای ما میشود یک درس
که همیشه باشیم همه جا یار اصحاب ِ پیغمبر
ما نمی بخشیم و خدا نبحشد شما ها را

این حوادث هیچ وقت نمی شود حوادث کوفه
چون ما نمی شویم هیچ وقت از اهالی کوفه
اهل کوفه تمام ایمانشان بست ِ به یک نان بود
امّا این حاجیان لب تشنه رفتن پیش مولایشان

چون همه عهد و وفایشان با همان یک یار بود

  • گوهر شاد